| او نمرد. نه، او ادامه داد، درست مثل همه که ادامه میدهند. نه آغازی هست و نه پایانی. فقط جنگ است. حتی اینجا در این اتوبوس که تلقوتولوقکنان در دل شب پیش میرود.
| پروانههای سیاه روایتی است گیرا و شاعرانه از دوران محاصرۀ سارایوو در سال 1992. زورا هنرمند و استاد دانشگاهی است که در جریان ناآرامیهای شهر همسر و مادرش را به انگلستان میفرستد و به امید آنکه این درگیریهای موقتی بهزودی به پایان برسند در سارایوو میماند. اما طولانی شدن محاصره شهر را به آشوب میکشد و او ناچار است از خاطراتش، از دوستان و همسایهها، و البته از نیروی ماندگار هنر و تخیلش پشتوانهای برای مقاومت بسازد.
| پریسیلا موریس در اولین کتابش، که برندۀ جوایز ادبی متنوعی شده، با تکیه بر زندگی واقعی و روایتهای خانوادگی از شجاعت بیقیلوقال کسانی مینویسد که خانهشان را رها نمیکنند، از لطف و زیبایی شکنندۀ زندگی که حتی در بحبوحۀ جنگ هم به قوت خودش باقی میماند. کتاب از یک سو حکم نامهای عاشقانه و پرامید به شهری جنگزده را دارد و همزمان تأملی است بر نقش و جایگاه هنر در زمانۀ بحران و مواجهه با فقدان.
| سارایووی این کتاب با چنان ظرافت و روشنیای به تصویر درآمده که یاد قاهرۀ نجیب محفوظ میافتیم... پروانههای سیاه اثری ادبی است که هول و وحشت و خشونت را به نیرویی حیاتبخش بدل میکند.
نقد کتاب نیویورک تایمز
اخبار و مقالات مرتبط با این کتاب: